در زندگی انسان گه گاه فرصت های طلایی و استثنایی پیش می آید و چون نسیمی زودگذر از دست می رود،و در این میان عده ای بیدارند و هشیار
و در فرصت استثنایی کارهای استثنایی می کنند،بار خویش را می بندند و سرمایه ای سنگین بر می دارند و آینده خود را تامین می کنند
گروهی مست و غافل به دنبال کارهای پوچ و باطل،و چون چشم باز کنند فرصت از دست رفته و دود حسرتش به جای مانده و سال ها غصه
وغم از پی آن بر دلشان سایه افکنده و نمی دانند آیا دگر بار در این سفر کوتاه عمر،گذرشان بر این لحظه های حیات بخش خواهد افتاد یا نه؟
و چه بسا که جاده زندگی به انتها رسد، و با عبور از دروازه هولناک مرگ برای همیشه از جبران آن خسران بازمانند
روز عاشورا تنها یک روز بود و گاه امتحان در آن روز ، فقط چند ساعت آمد و بی درنگ از گذرگاه تاریخ گذشت
و عده ای در ان سعادت بی پایان خریدند و دسته ای شقاوت جاودان برگزیدند
و اینک ای دوست! یکی از فرصت های کم نظیر و امتحان های خطیر در پیش است
امتحانی سهل و آسان امـــــــــا بزرگ و گران که پیامد قبولی آن ره آوری از همه خوبی ها و رستگاری ها پیروزی دنیا و سعادت عقبی
و در پس مردودیش خواری و خفت دنیا و شقاوت و ذلت اخرت است
آری! فاطمیه با نوروز همـــراه گشته و ما دراین قصه ی پر از غصه بر سر دو راهیم:مسیر نور و سعادت یا ؟
از تو می پرسم ای هم سفر ! ای هم وطن !به کدامین راه می روی؟
ایامی که حضرت علــی(علیه السلام) از غربت و تنهایی به چاه و نخلستان شکایت می برد،تو همراهی او را می پذیری یا عیش و طرب نوروزی را؟؟؟
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)