سیدبن طاووس روایت کرده است که: وقتی حضرت امام حسین(علیه السلام) تصمیم گرفت از مکه عازم عراق شود از برای خطبه خواندن به پای خواست. پس از ثنای خدا و درود بر حضرت مصطفی(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «مرگ بر فرزندان آدم ملازمت قلاده دارد، مانند گلوبند زنان جوان، و سخت مشتاقم دیدار گذشتگان خود را، چون اشتیاق یعقوب، دیدار یوسف را و اختیار شده است از برای من مصرع و مقتلی که ناچار باید دیدار کنم و گویا میبینم مفاصل و پیوندهای خود را که گرگان بیابان- [یعنی:] لشکر کوفه- پاره پاره نمایند، در زمینی که مابین نوامیس و کربلاست. پس انباشته می کنند از من شکم های آمال و انبان های خود را. چاره و گریزی نیست از روزی که قلم قضا بر کسی رقم رانده و ما اهل بیت رضا به قضای خدا داده ایم و بر بلای او شکیبا بوده ایم و خدا مزدهای صبرکنندگان را به ما عطا خواهد فرمود. و دور نمی افتد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پاره ی گوشت او و در حظیره ی قدس-[یعنی:] در بهشت برین- با او مجتمع خواهد شد. چشم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بدو روشن می شود و وعده ی او راست می آید. اکنون کسی که در راه ما از بذل جان نیندیشد و در طلب لقای حق از فدای نفس نپرهیزد، باید با من کوچ کند، چه من بامدادان کوچ خواهم نمود، ان شاءالله تعالی.»
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)