بعضی ها شعرشان سپید است، دلشان سیاه
بعضی ها شعرشان کهنه است، فکرشان نو
بعضی ها شعرشان نو است، فکرشان کهنه
بعضی ها یک عمر زندگی می کنند برای رسیدن به زندگی
بعضی ها زمین را از خدا مجانی می گیرند و به بندگان خدا گران می فروشند
بعضی ها همرنگ جماعت می شوند ولی همفکر جماعت نه
بعضی ها در حسرت پول همیشه مریضند
بعضی ها برای حفظ پول همیشه بی خوابند
بعضی ها برای پول همه کاره می شوند
بعضی ها نان نامشان را می خورند
بعضی ها نان جوانیشان را می خورند
بعضی ها نان موی سفیدشان را می خورند
بعضی ها با گلها صحبت می کنند
بعضی ها با ستاره ها رابطه دارند
بعضی ها صدای آب را ترجمه می کنند
بعضی ها صدای ملائک را می شنوند
بعضی ها صدای دل خود را هم نمی شنوند
بعضی ها حتی زحمت فکر کردن را به خود نمی دهند
بعضی ها در تلاشند که بی تفاوت باشند
بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر می کشند
بعضی از آدمها فاصله پیوندشان مانند پل است، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ
بعضی ها دنیایشان به اندازه یک محله است، بعضی به اندازه یک شهر، بعضی به اندازه کره زمین و بعضی به وسعت کل هستی
اما تو توانایی در وجودم پیدا کن که از این چیزها گذشته به فکر تو باشم و تنها تو را ستایش کنم خدایا…!
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)