امام حسین(علیه السلام) فرمودند:
أنا قَتیلُ العَبرهِ لا یَذکُرُنی مُومنٌ ألّا أستَعبَرَ
من کشته ی اشک هایم، هیچ مومنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه از سوز دل اشک می ریزد.
منبع: الامالی للصدوق/ص137
فرم در حال بارگذاری ...
امام حسین(علیه السلام) فرمودند:
أنا قَتیلُ العَبرهِ لا یَذکُرُنی مُومنٌ ألّا أستَعبَرَ
من کشته ی اشک هایم، هیچ مومنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه از سوز دل اشک می ریزد.
منبع: الامالی للصدوق/ص137
فرم در حال بارگذاری ...
ربنــا ! مـا زارعـان آیــه ایــم
تـاجران رود و ابر و سایـه ایــم
گریه رادربغض خود،دم می کنیم
روی مژگان، کشت شبنم می کنیم
گریه چیست؟ ریزش اشک از دیدگان آدمی، همراه با اندوه و زاری و گاه سخن و زمزمه «گریه» نامیده می شود؛ زلالی جاری که مشعل چشم ها را فروزان می سازد و همچون باران رحمت الهی، غبار و کدورت دل و دیده را می زداید.
حقیقتی شگفت آور که امام صادق(علیه السلام) آن را موهبتی خدایی دانسته و می فرماید: « گریه، رطوبت مغز انسان را- که علت دردهای بسیاری است- می گیرد، افراد را از نابینایی نجات می بخشد و سرشار از طراوت روح و نشاط می سازد.»
گـواه عشـق مـا ، این دیـده و دل رساند اشک و غم، ما را به منزل
هنوز اشک عزا، پیوسته جاری است رواق چشممان آیینه کاری است (استاد محدثی)
منشأ و آثار گریه
سرچشمه گریه، «عاطفه و احساس» است که به دنبال شوق و عشق، شکست و دلتنگی، محرومیت و یأس، پیروزی و شادابی و یا حزن و اندوه از چشمان انسان، جاری می شود.
آثار اجتماعی گریه، مهربانی، هم زبانی، هم دلی، و شکل گیری بسیاری حالات روحی و آثار سیاسی آن، ادامه راه محبوب، شرکت در حماسه شهید یا عزیز از دست رفته، تصمیم بر تقویت هدف و آرمان وی و همدلی با افکار و خواسته های وی خواهد بود.
ابعاد و انواع گریه
گریه از ویژگی های انسان است و به گونه ای است که پژوهشگران را به دقت و تأمل فراوان واداشته است. پزشکان به آثار مطلوب آن اشاره کرده اند، روانشناسان از تأثیر روحی و روانی آن سخن گفته اند و عالمان اخلاق نسبت به طهارت روح و پاکی باطن که محصول گریه است اشارت ها داشته و دستورالعملهایی داده اند. اندیشمندان، گریه را به اشک شوق، گریه حزن و اندوه، گریه ضعف و زبونی، گریه پیروزی و گریه دروغین تقسیم کرده اند.
آری اشک عاشقانه، زبان دل و فریادی در سکوت است…. که قلم را یارای ترسیم آن نیست.
هر چند نیست درد دل ما نوشتنی از اشک خود، دو سطر به ایما نوشته ایم (صائب تبریزی)
و گریه، سیره سبز رسولان الهی همچون نوح، شعیب، آدم، یعقوب و … در عزای سالار شهیدان بود تا یاد و نام این محبوب خداوند، پیش از میلاد و قبل از شهادت، زنده و پاینده گردد.
جوانان پرسش ها و پاسخ ها/احمدلقمانی/ص295
یک نظر برای این مطلب وارد شده . جهت دیدن نظر ، وارد سامانه شوید. در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
حسین بن علی(علیه السلام)یک روح بزرگ و یک روح مقدس است. اساسا روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد، و روح که کوچک شد تن آسایش پیدا می کند. این خود یک حسابی است. ابن عباس ها بیایند نهی کنند، مگر روح حسین اجازه می دهد؟! متنبّی، شاعر معروف عرب شعر خوبی دارد، می گوید: وقتی که روح بزرگ شد جسم و تن چاره ای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیفتد و ناراحت شود. اما روح کوچک به دنبال خواهشهای تن می رود، هرچه را که تن فرمان بدهد اطاعت می کند. روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن می رود اگرچه از راه دریوزگی و تملق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال پست و مقام می رود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی می دهد برای اینکه می خواهد در خانه اش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
اما روح بزرگ به تن نان جو می خوراند، بعد هم بلندش می کند و می گوید شب زنده داری کن… روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز عاشورا سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبان لگدمال می شود، جریمه ی یک روحیه ی بزرگ را می دهد، جریمه ی یک حماسه را می دهد، جریمه ی حق پرستی را می دهد، جریمه ی روح شهید را می دهد.
وقتی که روح بزرگ شد، به تن می گوید من می خواهم به این خون ارزش بدهم. شهید به چه کسی می گویند؟ روزی چقدر آدم کشته می شوند؟ مثلا هواپیما سقوط می کند و عده ای کشته می شوند، چرا به آنها شهید نمی گویند؟ چرا دور کلمه ی «شهید» را هاله ای از قدس گرفته است؟ چون شهید کسی است که یک روح بزرگ دارد، روحی که هدف مقدس دارد، کسی است که در راه عقیده کشته شده است، کسی است که برای خودش کار نکرده است، کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است.
حماسه حسینی/استاد شهید مطهری/ص30
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
چــرا رنـگ از رخ زهــرا پـریده مـگر امشب هـلال خـون دمیـده
محرم ماه اشک و ماه خون است تمام دشت و صحرا لاله گون است
متاب ای مه که ازشمشیر وخنجر شـود زینب اسیـر و بی بـرادر
متاب ای مه که میترسم سکینه ببینـد داغ گلهــای مدینــه
متاب ای مه که عـاشورا نیـاید کنـار قتلگـاه زهــرا نیـاید
یا ربَّ الحُسین. بِحقّ الحُسین. اِشفِ صَدرَ الحُسین بِظُهورِ الحُجَّه
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)